سرزمین آریو برزن (کهگیلویه و بویر احمد)

از سایت گردشگری آی تور با ادرس www.ituor.comبازدید نمایید

سرزمین آریو برزن (کهگیلویه و بویر احمد)

از سایت گردشگری آی تور با ادرس www.ituor.comبازدید نمایید

والنتاین یا سپندارمذگان ؟

والنتاین یا سپندارمذگان ؟

 عبارت "ضربه فرهنگی" را چنین تعریف کرده اند: " تغییراتی در فرهنگ که موجب به وجود آمدن گیجی ، سردرگمی و هیجان می شود."

این روزها مردم برگزاری جشن ها و مناسبت های خارجی را نشانه تجدد، تمدن و تفاخر  می دانند . سفره هفت سین  نمی چینند، اما در آراستن درخت کریسمس اهتمام می ورزند! جشن شب یلدا که به بهانه بلند شدن روز، برای شکرگزاری از برکات و نعمات خداوندی برگزار می شده است  را نمی شناسند ، اما همراه وهمزمان با بیگانگان روز شکرگزاری  برپا می کنند ! همه چیز را در مورد  Valentine و فلسفه نامگذاریش می دانند، اما حتی نام "سپندارمد گان" به گوششان نخورده است.

چند سالی ست حوالی26 بهمن ماه (14 فوریه) که می شود هیاهو و هیجان را در خیابان ها می بینیم. مغازه های اجناس کادوئی لوکس و فانتزی غلغله می شود. همه جا اسم Valentine به گوش می خورد. از هر بچه مدرسه ای که در مورد  والنتاین  سوال کنی می داند که "در قرن سوم میلادی که مطابق می شود با اوایل شاهنشاهی ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده است بنام کلودیوس دوم. کلودیوس عقاید عجیبی داشته است از جمله اینکه سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراطوری روم قدغن می کند.کلودیوس به قدری بی رحم وفرمانش به اندازه ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت.اما کشیشی  به نام  والنتیوس ( والنتاین )، مخفیانه عقد  سربازان رومی را با  دختران محبوبشان  جاری می کرد . کلودیوس دوم از این جریان خبردار می شود و دستور می دهد که والنتیوس را به زندان بیندازند. والنتیوس در زندان عاشق دختر زندانبان می شود !!!! سرانجام کشیش  به جرم  جاری کردن  عقد عشاق ، با قلبی عاشق اعدام می شود... بنابراین او را به عنوان فدایی وشهید راه عشق می دانند و از آن زمان نهاد و سمبلی می شود برای عشق!

این داستان پرسش بر انگیز است و مهم ترین پرسش این است که دختر زندانبان در زندان چه می کرده است که والنتیوس او را در زندان دیده و عاشقش شده است ؟؟؟؟ آیا چنین رویدادی سزاواری تبدیل شدن به یک حماسه ی تاریخی را دارد ؟ آیا  زندگانی یک  کشیش می تواند سمبلی  برای عشق باشد ؟ آن هم برای ما ایرانیان !!!  در حالی که پیش از به  دنیا آمدن  آقای والنتیوس ما در سرزمینمان از صد ها سال پیش  روزی را به نام روز  عشق داشته ایم  و البته سمبل  عشق نیز  نزد ما به طور مسلم یک انسان عادی نبوده است .

در ایران باستان هر ماه را سی روز حساب می کردند  و علاوه بر اینکه ماه ها  اسم داشتند ، هریک از روزهای  ماه  نیز   یک نام داشتند. بعنوان مثال روز اول "روز اهورا مزدا"، روز دوم، روز بهمن ( سلامت، اندیشه) که نخستین صفت خداوند است  ، روز سوم اردیبهشت یعنی "بهترین راستی و پاکی" که باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهریور یعنی "شاهی و  فرمانروایی آرمانی" که خاص خداوند است و روز پنجم "سپندارمد" بوده است. سپندارمد لقب ملی زمین است. زمین نماد عشق است  چون با فروتنی، تواضع و گذشت به همه عشق می ورزد. زشت و زیبا را به یک چشم می نگرد و همه را چون مادری در دامان پر مهر خود امان می دهد. به همین دلیل در فرهنگ باستان اسپندارمد گان (29 بهمن ) را بعنوان نماد عشق می پنداشتند نه سربه نیست شدن یک کشیش عاشق را!!!!!

سپندارمد جشن  زمین  و گرامی داشت عشق است. در این روز زنان  به شوهران خود با محبت هدیه می دادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت می کردند. ایران سرزمینی است که با جشن و شادمانی پیوند فراوانی داشته است،ایرانیان به مناسبت های گوناگون جشن می گرفتند و با سرور و شادمانی روزگار می گذرانداند. این جشن ها نشان دهنده فرهنگ، نحوه زندگی، خلق و خوی، فلسفه حیات و کلا جهان بینی ایرانیان باستان است.

 کمتر کسی است که  بداند در ایران باستان ، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد ، که از بیست قرن  پیش از میلاد ، روزی موسوم به روز عشق بوده است! جالب است بدانید که این روز در تقویم جدید ایرانی دقیقا مصادف است با 29 بهمن، یعنی تنها 3 روز پس از والنتاین فرنگی! و این خود گواه این  ادعا است که بیگانگان  همیشه  سعی داشته اند رویداد های تاریخی شان را حتی شده با تحریف به گونه ای بیان کنند که با گاهشماری ایرانیان مطابقت داشته باشد . همانند کریسمس که در واقع شب چله ( یلدا) ی ما ایرانیان است ....

حال این حقیقت آشکار تاسف برانگیز است ؛ بیگانگانی  که زمانی  همه ی  هم و غمشان  این بود  که  مناسبت ها و  بزرگداشت هایشان از نظر تاریخی با جشن ها و  بزرگداشت های ما  ایرانیان  تلاقی  داشته  باشد و برای این  منظور حتی دست  به  تحریف پیشینه ی خودشان  هم می زدند  ببینید  چگونه  الگوی ما قرار گرفته اند ....؟ چرا ؟  چون گویی  ما فراموش کرده ایم که از نظر فرهنگی یک سر و گردن از دیگر ملت ها بالا تریم . فرهنگ ما ایرانیان مقوله ای چون تکنولوژی نیست که نیازمند به پیشرفت و تاثیرپذیری داشته باشد چرا که فرهنگ ما از آغاز غنی و کامل بوده است , آن را به یاد آوریم .

 با مرعوب شدن در برابر فرهنگ وآداب و رسوم دیگران، بی اینکه ریشه در خاک، در فرهنگ و تاریخ ما داشته باشد، اگر هم به جایی برسیم، جایی ست که دیگران پیش از ما رسیده اند و جا خوش کرده اند ! برای اینکه ملتی  در تفکر عقیم  شود ، باید هویت فرهنگی تاریخی را از او گرفت. چرا ما خودمان این ضربه را به خود می زنیم ؟ فرهنگ مهم ترین عامل در حیات ، رشد، بالندگی یا نابودی ملت ها است. هویت هر ملتی در تاریخ آن ملت نهاده شده است و ریشه ی تاریخ ما ایرانیان تمدن و بالندگی بی نظیری است که هیچ سرزمینی مانند آن را ندارد , پس چرا ما خودمان مانند بی هویت ها رفتار می کنیم ؟ بیگانگان از فرهنگ نیاکان ما آموختند و با تحریف و دست کاری در پی آفرینش فرهنگی, مشابه بر آمدند  اما تنها موفق به  ساختن  کاریکاتوری  فرهنگی  از آنچه در سرزمین ما بود شدند , حال ما داریم از این کاریکاتور تقلید می کنیم !!!!! 

ما ایرانیان فراموش کرده ایم که زمانی سر مشق و سر لوحه ی فرهنگی تمام جوامع بودیم. پیش از آنکه آنها بدانند تمدن به چه معناست این ما بودیم که تقویم سرزمینمان سرشار از جشن و بزرگداشت بوده است آن هم با سمبل هایی همیشه جاودان .

دریافتن این نکته که ما محور فرهنگی جهان هستیم وعادات و رسوم و ارزش های فرهنگیمان برتر از بیگانگان است کارمشکلی نیست. کافی است کمی کاوش کنیم و خود واقعی مان را دریابیم و دست از خود باختگی فرهنگی برداریم .

در خودباختگی هیچ نقطه ی تکاملی وجود ندارد . به جای سالروز درگذشت والنتیوس – که معلوم نیست روز اعدامش 26 بهمن بوده یا نه - بیا یید سپندارمدگان ( 29 بهمن ) روز عشق را گرامی بداریم .

بر گرفته شده از: پایگاه لید آیلار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد