آریوبرزن :
حمله اسکندر به ایران و برخورد او باساکنان کوه گیلویه
((.......رشته کوههایی را که می بینید ،زاگرس نام دارد ،ودر یکی از گذرگاههای همین کوهساران بود که آریو برزن ،سردار ایرانی ،برای دفاع از میهن خود،راه را بر سربازان اسکندر بست و با اینکه تعداد سربازان او در برابر لشکریان اسکندر بسیار ناچیز بود ،ولی بر اثر ایمان به آب وخاک کشور خویش هزاران تن از سربازان اسکند را به خاک و خون کشید ،سرانجام هم خود و همراهانش با سرافرازی کشته راه ایران شدند.))
محمود باور می نویسد :
((در دسامبر 331ق.م اسکندر ،پس از پیمودن یکصدو پنجاه میل {فاصله از شوش خود را }به دامنه کوههای صعب العبور کوه گیلویه که معبر پرسپولیس شناخته می شد (تنگ تکاب )و در دست عشایر ((اکسیان ))oxianبود رسید . این عشایر حتی برای آمد ورفت شاهنشاه بزرگ حق عبور می گرفتند ،از عبور اسکندر ممانعت کردند ومعبر تنگ تکاب وسپس پیرزاد را بر او بستند ))،اسکندر با دادن تلفات سنگین مجبور به عقب نشینی شده وبالاخره با راهنمایی یکنفر بلد{چی}و با استفاده از خدعه ،توانست عبور کند .
قشون اسکندر یونانی ،پس از جنگ های (گرانیک 334ق.م)ایسوس (333ق.م)وگوگامل یا گوگمل 331ق.م و سقوط آسیای صغیر و تصرف شوش ،بدون مانع خود را به معبر اوکسین (تنگ تکاب)واقع در کوه گیلویه رسانده،با اهالی آنجا که تحت فرماندهی سردار معروف خود آریوبرزن بوده اند دست وپنجه نرم کرده ،گرچه مقاومت سر سختانه توده مردم اورا مجبور به عقب نشینی کرده است ،اما سرانجام با استفاده قشون عظیم خود ،به کمک یک جاسوس و به کار گیری خدعه موفق شده است که بر مردم او کسی یا اکسیان که بعضا آنها را کاسی وکوسی هم گفته اند غلبه کند .
.همچنین نوشته جریرطبری درباره محل وقوع حادثه درست به نظر نمی رسد ،زیرا معلوم نکرده است که منظور ایشان از بعضی ها چه کسانی است ،از طرفی قوم اوکسین حاضر به فرمانداری حتی از شاهان هخامنشی نبوده وهمواره به صورت خود مختار یا بهتر بگوییم خود سر زندگی می کرده اند ،وتا هنگامی از سوی نیروی داخلی یا خارجی مورد هجوم قرار نمی گرفتند ،اقدام به نبرد نمی کردند و فقط در آن صورت حاضر بودند تا آخرین نفس و آخرین نفر مقابله کنند.(12)